دیدن خواب شهید عبدالحمید عسگری توسط یکی از فامیل های ایشان

ساخت وبلاگ

 

دیدن خواب شهید عبدالحمید عسگری توسط یکی از فامیل های ایشان

 

 

 شب چهارم شهادت عبدالحمید بود که یکی از فامیل ها در عالم خواب مادربزرگ شهید را که چند سال قبل از شهادت عبدالحمید فوت شده بود می بیند که داشته می خندیده و خوشحال بوده ... ایشان به او می گویند: ما عزادار هستیم و عبدالحمید شهید شده چرا تو داری می خندی؟ مادربزرگ با دستش اشاره می کند به رو به رو کمی دورتر و می گوید : این عبدالحمید است اینجا پهلوی ماست و حالش خوب است چرا نخندم  ..... وقتی او نگاه می کند عبدالحمید در یک باغ بزرگ و سر سبز می بیند که سر سفره ای نشسته و بسیار هم خوشحال است

 

وقتی که نزدیکش می رود می گوید : شما اینجا هستی و همه ما ناراحت هستیم ... شهید در جوابش می گوید: بله من حالم خوب است و به ایشان می گوید : مقداری انار برای همسرم ببر

و در ضمن سفارش می کند که به اطرافیان بگو که از همسر من خوب نگه داری کنند

عکس هایی از شهید مرتضی براتی هویه در جبهه...
ما را در سایت عکس هایی از شهید مرتضی براتی هویه در جبهه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterate-jan-sho-houyeh بازدید : 202 تاريخ : دوشنبه 1 مرداد 1397 ساعت: 14:55